یه روز کاملن عادی ، بدون هیچ برنامه ریزی قبلی. ساعت دوازده و نیم ظهر مامانت بیاد بالا سرت بیدارت کنه ،
دست و رو نشسته بشینی سرسفره ناهار و بعد از خوردن کلی کشک بادمجون،لابد توقع زیادیه بخوای قبول
کنی به اندازه یه ربع قرن بزرگتر شدی. خ خ خ خ خ حس کپکى رو دارم که فکر میکنه پنى سیلین شده ^_^
پس به همين دليل ازتون ممنون ميشيم که سوالات غيرمرتبط با اين مطلب را در انجمن هاي سايت مطرح کنيد . در بخش نظرات فقط سوالات مرتبط با مطلب پاسخ داده خواهد شد .