یه جایی هست تو دنیا به نام "فاز شاعری" جوریه که کلن حال و هوای آدمو می بره سمت حاشه های قلب و گاهن
به داخل قلب ؛
بعضی وقتا که جون می کَنَم برم توی فاز شاعری ، نمیشه که نمیشه و بعضی وقتا هم که اصلن توی فضای شعر
هم نیستم "فاز شاعریم" گل میکنه که البته اون موقع انگار وسط بیابونم هیچی دم دستم نیست واسه نوشتن فاز شاعریم ؛